کتاب دید اقتصادی، مفاهیم دشوار اقتصاد را به زبانی ساده و جذاب بیان کرده است. این کتاب زبانی ساده و طنز دارد و نویسندۀ آن به شکلی خلاقانه زبان علمی و داستانی را با هم ترکیب کرده و اثری جذاب خلق کرده است.
کتاب دید اقتصادی در نگاه اول داستان سادۀ بچهگانهای است ولی در نگاهی عمیقتر پیچیدگیهای زیادتری دارد و گاهی لحن جدی به خود میگیرد. اگر کسی که چیزی از اقتصاد نمیداند کتاب را مطالعه کند، داستانِ کارتونی جذابی خوانده است که تِم اقتصادی و کسبوکار دارد. اگر فردی که کمی اقتصاد میداند آن را مطالعه کند، داستان بامزهای خوانده است که بعضی جاها آموختههای خواننده را به چالش میکشد. اما در کل برخی از اصول ابتدایی اقتصاد را با لطافت خاصی در ذهن خواننده میچیند و گویی دریچهای از روی دیگر این دانش را باز میکند.
داستان کتاب وقایع کلیدی اقتصاد آمریکا را تعریف میکند و نیش و کنایههایی به سیاست مدارها و اقتصاددانهای جریان اصلی میزند. همچنین نکات بسیاری از مفاهیم اقتصادی را توضیح میدهد و جنبۀ آموزشی هم دارد.
در این کتاب منظور از قوی سفید هر رویداد عادی است که در اطراف ما اتفاق میافتد و قوی سیاه همان رویدادهایی هستند که ما انتظار اتفاق افتادنشان را نداریم. قوی سیاه در این کتاب سه ویژگی دارد: هر اتفاقی که غیرمنتظره است، پیامدی سنگین دارد، پس از وقوع قابل پیشبینی به نظر میرسد ولی پیش از وقوع قابل پیشبینی نیست. بحث اصلی این کتاب مربوط است به نابینایی ما در برابر پدیدههای بختی.
نسیم طالب با کتاب «قوی سیاه» میخواهد به مردم کمک کند تا دربارهی ناشناختهها فکر کنند، به ویژه درباره آن دسته از رویدادها که نمیتوانیم تصور کنیم اتفاق میافتند، اما اتفاق افتادن آنها میتواند هزینه بسیار زیادی برایمان داشته باشد؛ رویدادهایی نادر، اما با تأثیری عظیم. در واقع نسیم نیکلاس طالب سعی میکند نوع نگاه و شیوەی اندیشیدن ما را تغییر دهد و الگوهای رایج را به چالش بکشد.اهميت این کتاب در اين است كه شكنندگى دانش ما را نمايان مىكند و نشان میدهد آموختن ما از تجربيات و مشاهدات با چه محدوديتهاى شديدى روبهروست. به شکلی که تنها یک مشاهده كافى است تا موضوعی را که برای مدت زیادی همه باور داشتند حالا برای ما بیاعتبار شود.