کتاب مهندسی دوباره شرکت ها به شرح حال مدل تازه اداره کسب و کار و روش های اجرائی وابسته به آن می پردازد، و مدیران باید برای پیروزی در دنیای پر رقابت امروز شرکت های خود را بر پایه این مدل دوباره کشف و سازماندهی نمایند.«مهندسی دوباره» یعنی آغازی دیگر، از «ب» بسم الله
در«مهندسی دوباره» مهم این است که؛ با یاری گرفتن از نیاز های امروز بازار و فناوری های نوین، چگونه کار را سازمان دهیم. آنچه مردم و شرکت های دیروز انجام می داده اند دیگر کمکی نخواهد کرد.پایه و اساس مهندسی دوباره بر بررسی های مرحله ای و شناخت و حذف مقررات کهنه و تصورات بنیادی استوار است.فناوری های پیشرفته، برداشته شدن مرزهای موجود میان بازارهای داخلی و جهانی، دگرگون شدن خواسته ها و انتظارات مشتریان که اکنون امکان انتخاب گسترده تری یافته اند، دست به دست هم داده و هدف ها، روش ها، و اصول نخستین سازماندهی سنتی شرکت ها را ناکارآ کرده اند.
———————————————————————————————————————————————————————————————-
سه نیرو مشتریان، رقبا و دگرگونی ها شرکت ها را با شرایط نا آشنا مواجه می کند.
مشتریان: دیگر فروشنده دست بالا را ندارد و تولید انبوه و یکسان پاسخگو نیست، مشتری خواستار خدماتی است که ویژه نیاز خود طراحی شده باشد.
رقابت: در گذشته هر شرکتی که کالا و خدمات قابل قبول را با بهای مناسب عرضه می کرد مشتری بیشتری داشت. امروزه رقبای گوناگون و فراوانی وجود دارد هیچ شرکتی حتی در بازار ملی خود از رقابت خارجیان در امان نیست.
دگرگونی ها: با جهانی شدن اقتصاد و گسترش فناوری ها دگرگونی ها پی در پی و فراگیر شده اند. چرخه زندگی کالا و خدمات از بین رفته و زمان برای طراحی محصولات جدید بسیار کوتاه شده است.
امروزه فراورده ها در بازار عمر کوتاه دارند، این فرآیند کار است که مایه پیروزی دراز مدت شرکت ها می شود، پیروزمندان فراورده های خوب عرضه می کنند نه اینکه فراورده های خوب موجب پیروزی اند، در واقع شرکت های موفق دریافته اند که چگونه کار خود را بهتر انجام دهند.مهندسی دوباره عبارت است از باز اندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه ای فرآیندها، برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت انگیز در معیارهای حساس امروزی هم چون قیمت، کیفیت، خدمات و سرعت.
بنیادین: فراموشی گذشته، چه بوده است اهمیتی ندارد چگونه باید باشد مورد توجه است.
ریشه ای: بر پا کردن شرکت جدید و نو، نه بهسازی، اصلاح و بهبود وضع موجود.
شگفت انگیز: در مهندسی دوباره منظور افزایش حاشیه سود و یا بهبود نسبی نیست، هدف دستیابی به جهشی شگفت انگیز و چشمگیر است.
فرآیند: بیشتر دست اندر کاران دنیای کسب و کار تا کنون «فرآیندگرا» نبوده اند. توجه آنها به وظیفه، شغل ها، افراد، و ساختار ها معطوف است، و به فرآیندها عنایتی ندارند. از دیدگاه ما فرآیند کار، مجموعه گام هایی است که یک یا چند «درون داد» را بکار گرفته و «برون دادی» می آفرینند که برای مشتری سودمند و خواستنی است.
* به طور کلی مهندسی دوباره به معنی ترک نمودن روش های دیرپا و کهن، و دستیابی به روش های تازه ای است که برای فرآورش کالاها و خدمات شرکت و انتقال چیزی ارزنده به مشتری لازم اند. مهندسی دوباره یک شرکت، به معنای کنار گذاشتن سیستم موجود و برپا کردن نظامی نوین است.
———————————————————————————————————————————————————————————————-
سه وضعیت شرکت ها برای انجام مهندسی دوباره:
ویژگی های مشترک مهندسی مجدد شرکت ها:
نقش تکنولوژی اطلاعات:
اشتباه بزرگ بیشتر شرکت ها این است که تکنولوژی را با عینک فرآیند موجود خود می نگرند. آن ها از خود می پرسند «چگونه می توانیم از توانایی های یک تکنولوژی تازه برای پیشبرد و بهتر کردن آنچه اکنون انجام می دهیم استفاده کنیم» در حالی که باید چنین پرسشی را طرح نمایند «چگونه می توانیم تکنولوژی را به کار گیریم تا آنچه را اکنون در توانمان نیست، انجام دهیم؟»
مهندسی دوباره، برعکس خودکار کردن، در پی نوآوری می باشد. می خواهد تا با دستیابی به آخرین یافته های تکنولوژی به هدف های کاملا تازه ای برسد. نیروی تکنولوزی در بهسازی فرآیند موجود نبوده، بلکه در این است که سازمان را به شکستن مقررات کهنه و آفرینش راه های تازه ای برای انجام کار توانا می کند، و این مفهوم مهندسی دوباره است.
نمونه ای از مقررات حاکم بر شرکت ها را که به کمک تکنولوژی های اطلاعاتی می توان کنار گذاشت را با هم بررسی کنیم:
قانون کهن: اطلاعات را تنها می توان از یک منبع و یک بار به دست آورد.
تکنولوژی ویرانگر: بهره گیری از پایگاه اطلاعات
قانون نوین: اطلاعات می تواند هم زمان و در هر جا که مورد نیاز باشد در اختیار قرار گیرد.
———————————————————————————————————————————————————————————————-
چه کسی مهندسی مجددها را انجام میدهند؟
در شرکت هایی که به مهندسی دوباره پرداخته اند ما شاهد پیدایش نقش های زیر به صورت مستقل و یا ترکیبیی بوده ایم.
رهبر؛ یکی از مدیران ارشد که اجازه کار و پشتیبانی از آن را عهده دار می شود.
صاحب کار؛ یک نفر مدیر که مسئول فرآیند و کوشش هایی است که برای مهندسی دوباره صورت می گیرد ( ناظر بر فعالیت ها است).
تیم مهندسی دوباره؛ گروهی از کارکنان که به شناسایی جنبه های گوناگون فرآیند کنونی و طراحی و اجرای مهندسی دوباره آن گماشته می شوند.
کمیته پیشبرد؛ چند تن از مدیران خبره که ارگان خط دهی و نظارت بر پیشرفت کار اند.
امیر مهندسی دوباره؛ فردی که مسئول آماده کردن روش ها و ابزار مهندسی دوباره در سطح شرکت و ایجاد هماهنگی میان پروژه های جداگانه ای است که در این زمینه انجام می پذیرد.
در یک حالت دل خواه، رابطه نقش های یاد شده چنین است: رهبر، صاحب کار را بر می گزیند، او نیز با کمک امیر و پشتیبانی کمیته پیشبرد، به گزینش اعضا تیم و اجرای مهندسی دوباره فرآیند خواهد پرداخت.
———————————————————————————————————————————————————————————————-
سه معیار جهت گزینش فرآیندهایی که باید به مهندسی دوباره آن ها پرداخت
برای یافتن این گونه فرآیندها، بهترین راهنما، آگاهی های مدیریت ارشد است زیرا آن ها به خوبی می دانند که چه بخشی از سازمان با مشکل روبه رو می باشد. این نشانه ها به اندازه ای روشن هستند که کمتر اشتباه گرفته می شوند.
اهمیت و یا درجه تاثیری که یک فرآیند بر مشتریان برون سازمانی دارد، دومین معیار گزینش یک فرآیند برای دگرگونی ژرف و روش مهندسی دوباره آن است.
سومین معیار یعنی آمادگی و امکان پذیری، توجه به چند عامل را که ممکن است در پیروزی مهندسی دوباره مؤثر باشند، ضروری می نماید، عواملی همچون اندازه فرآیند، هزینه، توانمندی های اعضا تیم مهندسی دوباره و درجه علاقه مندی صاحب کار فرآیند.
سازمان های پیروزمند در به کارگیری مهندسی دوباره آن هایی هستند که توانسته اند نیاز واقعی به این اقدام را به درستی به کارکنان انتقال دهند. مدیران ارشد این گونه شرکت ها، بهترین روش تنظیم و رساندن پیام به کارکنان را به عهده گرفته اند که دو موضوع را روشن می کرده است: نخست اینکه «وضع شرکت ما چنین است… و قابل دوام نیست.» دوم«این است آن چیزی که برای نجات بدان نیازمندیم.»
این دو بخش از پیام به ترتیب زمینه اقدام و دیدگاه ها نام دارند.
اشتباهات مشترکی که مهندسی دوباره شرکت ها را به شکست کشانده است:
1کوشش برای اصلاح یک فرآیند به جای د گرگون کردن آن
2.بی توجه به فرآیند کار
3.هر اقدامی به جز طراحی دوباره فرآیند ها را می توان به فراموشی سپرد
4. بی اعتنایی به ارزش ها و اعتقادات کارکنان
5.به نتایج مختصر راضی شدن
6. زود تسلیم شدن
7.جا دادن موانع درصدر تعریف مشکلات و دیدگاه مهندسی دوباره
8.فرهنگ سازمانی کنونی و گرایش های مدیریت را مانع آغاز مهندسی دوباره قرار دادند قرار دادن
9.انتظار به راه افتادن مهندسی از پایین سازمان
10 گماشتن رهبری که مهندسی دوباره را نمی شناسد
نویسنده: مارال ملک راه