مدیریت مالی از زمانی بهوجود آمد که انسانها داد و ستد را یاد گرفتند و پول ایجاد شد. اما اگر بخواهیم بهتر به موضوع نگاه کنیم، مدیریت مالی و سرمایه گذاری، شاخهای از علم مدیریت است که به سازمانها و کسبوکارها کمک میکند سرمایه و نقدینگی خود را مدیریت کنند.به احتمال زیاد اگر این سوال را مطرح کنیم که «منظور از مدیریت مالی چیست؟»، پاسخ شما چندان کامل نخواهد بود و ذهن شما بیشتر بر مفاهیمی مانند صرفهجویی در هزینهها متمرکز میشود. در این مطلب از کاریزما لرنینک میخواهیم این مفهوم از زیرشاخهی اقتصاد را به زبان ساده توضیح دهیم و از اصول و اهداف مدیریت مالی در سازمانها به مدیریت مالی شخصی برسیم. این مطلب به شما کمک میکند درک بهتری از مفهوم مـدیریت مـالی داشته باشید.
مدیریت مالی (به انگلیسی: Financial Management) یعنی برنامهریزی، سازماندهی و کنترل منابع مالی در یک سازمان بهطوریکه هزینهها به حداقل برسند، نقدینگی بهشکل موثر مدیریت شود و درآمد به حداکثر برسد. تعریف مدیریت مالی از زبان دو کارشناس برتر این حوزه یعنی گوتمن و دوگال (Guthmann and Dougall) اینگونه است که: «مدیریت مالی فعالیتی است که با هدف برنامهریزی، جمعآوری، کنترل و اداره بودجه مالی سازمان انجام میشود.»شاید در نگاه اول عدهای مدیریت مالی را صرفاً به بازار مالی مرتبط بدانند، اما مدیریت از نوع مالی یعنی انجام هر کاری که مرتبط با پول است که این موضوع برای مثال در یک سازمان شامل حسابداری، سرمایهگذاری، سرمایهپذیری و غیره میشود. یک سازمان تنها از طریق مدیریت مالی درست میتواند به تعادل برسد و فعالیت خود را ادامه دهد.
این فرآیند شامل محاسبه میزان سرمایه مورد نیاز یک سازمان و سپس تخصیص آن میشود. برنامهریزی مالی اهداف کلیدی خاصی را دنبال میکند که از جمله میتوان به تعیین میزان سرمایه مورد نیاز، تعیین سازمان و ساختار سرمایه و تنظیم سیاستهای مالی سازمان و مقررات اشاره کرد.
یکی از فعالیتهای بسیار مهم در سازمانها «کنترل مالی» نام دارد و به ارزیابی این موضوع میپردازد که آیا سازمان اهداف خود را برآورده میکند یا خیر. کنترل مالی به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
این موضوع شامل سرمایهگذاری و تامین اعتبار در رابطه با سازمان است. این بخش مربوط به تصمیماتی است که باید در مورد چگونگی برخورد سازمان برای افزایش سرمایه و فروش سهام جدید یا نحوه توزیع سود گرفته شود. بخش مدیریت مالی هر کسبوکاری توسط یک مدیر مالی اداره میشود. این بخش دارای توابع بسیار زیادی مانند محاسبه سرمایه مورد نیاز، شکلدهی ساختار سرمایه و غیره است که در ادامه به این موارد نیز میپردازیم.
ارزیابی هزینهها در بخشهای مختلف، بهگونهای که یک سازمان در سایر بخشها دچار مشکل مالی نشود، بودجهبندی نام دارد. ما نیز عموماً در طول یک ماه هزینههای خود را مدیریت میکنیم. این وظیفه در مقیاس بزرگتر بر عهدهی مدیر مالی است.
یکی از مهمترین اولویتها در مدیریت مالی این است که یک سازمان بتواند از نظر تجاری طوری عمل کند که در کوتاهمدت و بلندمدت حداکثر درآمد و سود را برای خود ایجاد کند. بخش مدیریت مالی با تعیین اهداف مختلف، مسیر رسیدن به این هدف را مشخص میکند.
اُمور مالی ابتدا بخشهای مختلف سازمان و بهرهوری هر بخش را ارزیابی میکند و سپس متناسب با ظرفیت و نیاز هر بخش، منابع مالی را بین بخشهای مختلف توزیع میکند. هدف از این کار این است که کارایی بخشهای مختلف افزایش یابد که در نهایت منجر به افزایش درآمد سازمان میشود.
هر سازمان و کسبوکار بایستی در طول مسیر پیشرفت خود، دست به ریسکهای مختلفی بزند؛ از جمله همکاری با سازمانهای دیگر، شرکت در رویدادها، توسعه محصولات، افزودن محصولات جدید و غیره که همگی بهنوعی ریسک بهحساب میآیند. مدیریت مالی وظیفه دارد ریسک را کنترل کند و فقط ریسکهای حسابشده را بپذیرد.
وجود تعادل بین هزینهها و درآمدها در یک سازمان، ضامن بقای آن سازمان است. یک سازمان تا زمانی که دغدغهی هزینه و کمبود بودجه داشته باشد، قطعاً نمیتواند به توسعه و خلاقیت بپردازد. بخش مالی بایستی هزینههای غیرضروری را حذف کند و در طرف دیگر منابع مالی سازمان را بهینه توزیع کند و همواره تعادل بین هزینهها و درآمدها را برقرار نماید.
در نهایت تمام این موارد کنار یکدیگر منجر به ادامهی فعالیت سازمان میشوند. در شرایط کنونی که از جنبههای مختلف سیاسی و اقتصادی شاهد عدم ثبات هستیم، بهنظر میرسد وجود بخش مدیریت مالی برای بقای کسبوکارها فراتر از ضرورت است.